English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (900 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
blazing star U هرچیزی که موردتوجه دیگران باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
limelight U قسمتی ازصحنه نمایش که بوسیله نورافکن روشن شده باشد محل موردتوجه وتماشای عموم
pestiferously U چنانکه برای اخلاق دیگران زیان اور باشد
These pants do not look any different than the others. U به نظر نمی آید که این شلوار از دیگران متفاوت باشد.
joint tenants U در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
encroachment U تخطی به حقوق دیگران یا سرزمین دیگران
encroachments U تخطی به حقوق دیگران یا سرزمین دیگران
noteworthy U موردتوجه
stand out <idiom> U موردتوجه بودن
chalks U مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalk U مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalked U مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalking U مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
aught U هرچیزی
palm U کف هرچیزی پهنه
loose ends U انتهای شل هرچیزی
crowns U بالای هرچیزی
loose end U انتهای شل هرچیزی
crown U بالای هرچیزی
palms U کف هرچیزی پهنه
core U مغز ودرون هرچیزی
knife-edge U لبه تیز هرچیزی
shouldering U هرچیزی شبیه شانه
shoulders U هرچیزی شبیه شانه
knife edge U لبه تیز هرچیزی
petticoat U هرچیزی شبیه شلیته
petticoats U هرچیزی شبیه شلیته
knife-edges U لبه تیز هرچیزی
rind U پوسته بیرونی هرچیزی
broadsides U سطح پهن هرچیزی
button U هرچیزی شبیه دکمه
buttoned U هرچیزی شبیه دکمه
buttoning U هرچیزی شبیه دکمه
sheeting U هرچیزی بشکل ورقه
broadside U سطح پهن هرچیزی
shouldered U هرچیزی شبیه شانه
rinds U پوسته بیرونی هرچیزی
steelyard U هرچیزی شبیه قپان
blade U هرچیزی شبیه تیغه
spools U هرچیزی شبیه قرقره
nates U هرچیزی شبیه کفل
cores U مغز ودرون هرچیزی
rattail U هرچیزی شبیه دم موش
spool U هرچیزی شبیه قرقره
spindle U هرچیزی شبیه دوک
spindles U هرچیزی شبیه دوک
shoulder U هرچیزی شبیه شانه
w U هرچیزی بشکل حرف w
a closed mouth catches no flies <proverb> U تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine U مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
backboard U تخته یا صفحهء پشت هرچیزی
bonnet U کلاهک دودکش سرپوش هرچیزی
bolus U قطعه کوچک وگردی از هرچیزی
bonnets U کلاهک دودکش سرپوش هرچیزی
crumb U هرچیزی شبیه خرده نان
boat U کرجی هرچیزی شبیه قایق
boats U کرجی هرچیزی شبیه قایق
blinds U هرچیزی که مانع عبورنور شود
facture U عمل یا طریقه ساختن هرچیزی
crumbs U هرچیزی شبیه خرده نان
blinded U هرچیزی که مانع عبورنور شود
blind U هرچیزی که مانع عبورنور شود
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
insigne U علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
stirrups U هرچیزی شبیه رکاب استخوان رکابی
what have you <idiom> U هرچیزی که شخص میخواهد و دوست دارد
stirrup U هرچیزی شبیه رکاب استخوان رکابی
anathema U هرچیزی که مورد لعن واقع شود
world is one's oyster <idiom> U هرکس هرچیزی را میتواند بدست بیاورد
bond U عهد ومیثاق هرچیزی که شخص رامقیدسازد
insignia U علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
escutcheon U سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
in the clear <idiom> U رها از هرچیزی که موجب حرکت یا دیدمشکل شود
lancets U هرچیزی شبیه نیشتر پنجره نوک تیز
lancet U هرچیزی شبیه نیشتر پنجره نوک تیز
tub U حمام فرنگی هرچیزی بشکل تغاهر شستشوکردن
tubs U حمام فرنگی هرچیزی بشکل تغاهر شستشوکردن
whiplash U هرچیزی شبیه شلاق ضربه یا تکان شلاقی
whiplashes U هرچیزی شبیه شلاق ضربه یا تکان شلاقی
hotbeds U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
crow's foot هرچیزی بشکل پنجه کلاغ چین و چروک گوشه لب و چشم.
utilitarianism U بدی هرچیزی بسته بدرجه سودمندی ان برای عامه مردم است
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
c U سومین حرف الفبای انگلیسی و غالب السنه غربی هرچیزی درمرتبه سوم
rest U دیگران
rests U دیگران
lapheld U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
regard for others U ملاحظه دیگران
regard for others U رعایت دیگران
What do the others say? U دیگران چه می گویند؟
regrad for others U ملاحظه دیگران
regard for others U واهمه از دیگران
asides U جدااز دیگران
et al U مخفف و دیگران
aside U جدااز دیگران
wellŠsuppose it is so U خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
draw away U دیگران را پست سرگذاشتن
vicarious saccifice U خودش به جای دیگران
prevenance U توجه باحتیاجات دیگران
individualised U از دیگران جدا کردن
breached U تجاوز به حقوق دیگران
one-upmanship <idiom> U توانایی سر بودن از دیگران
breach U تجاوز به حقوق دیگران
prepotent U نیرومندتر از دیگران غالب
infringement on others rights U تخطی به حقوق دیگران
an outrage upon justice U پایمال سازی حق دیگران
dummy U الت دست دیگران
dummies U الت دست دیگران
as a warning to others U برای عبرت دیگران
individualises U از دیگران جدا کردن
individualising U از دیگران جدا کردن
steal one's thunder <idiom> U قاپیدن کلام دیگران
breaches U تجاوز به حقوق دیگران
spoiler U محل عیش دیگران
spoilsman U محل عیش دیگران
mind reader U کاشف افکار دیگران
individualizing U از دیگران جدا کردن
mind readers U کاشف افکار دیگران
to pull the strings U دیگران را الت قراردادن
individualizes U از دیگران جدا کردن
individualized U از دیگران جدا کردن
individualize U از دیگران جدا کردن
under one's belt <idiom> U استفاده از تجارب دیگران
take after <idiom> U مثل دیگران رفتارکردن
to live at the expense of society U بار دیگران شدن
mind reading U کشف افکار دیگران
infringer U متخطی به حقوق دیگران
Zel-i Sultan vase U طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design U لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
to break the ice U دیگران شکل ابتدائی رانداشتن
interlope U پادرمیان کار دیگران گذاردن
ghost-writers U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
scapegoat کسی را قربانی دیگران کردن
scapegoats U کسی راقربانی دیگران کردن
splurges U ریخت وپاش به رخ دیگران کشیدن
scapegoat کسی که قربانی دیگران شود
To pick other peoples brains. U از افکار دیگران استفاده کردن
splurged U ریخت وپاش به رخ دیگران کشیدن
to i. upo other's rights U بحقوق دیگران تجاوز کردن
i do not know;try the others U من نمیدانم ببینید دیگران میمانند یا نه
to trespass U بحقوق دیگران تجاوز کردن
to act independently of others U کاری به کار دیگران نداشتن
to mack i. about a person U در باره کسی از دیگران جویاشدن
splurge U ریخت وپاش به رخ دیگران کشیدن
splurging U ریخت وپاش به رخ دیگران کشیدن
john aleay jones U جان که نام دیگران جوتراست
Pry not into the affair of others. <proverb> U در کار دیگران مداخله مکن .
scapegoats U کسیکه قربانی دیگران شود
draw away U جلوتر از دیگران حرکت کردن
run away with <idiom> U سربودن ،بهتراز دیگران بودن
ghost-writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
to be the odd one out <idiom> U نامشابه [دیگران در گروهی] بودن
proportion U اندازه چیزی در برابر با دیگران
competition clause U شرط ممانعت از دخول دیگران
To put ones nose into other peoples affairs . U درکار دیگران فضولی کردن
have a way with <idiom> U تحت نفوذ قرار دادن دیگران
Be quiet so as not to wake the others. U ساکت باشید تا دیگران را بیدار نکنید.
plagiarizing U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarizes U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarized U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarize U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
copiers U مقلد شیوه دیگران درخط وانشاء
plagiarising U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarised U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarises U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
you said it/you can say that again <idiom> U نشان دادن موفقیت با نظریه دیگران
claptrap U سخنی که برای ستایش دیگران بگویند
rain on someone's parade <idiom> U برنامه های دیگران را مختل کردن
swim against the tide/current <idiom> U کاری متفاوت از دیگران انجام دادن
poked U سکه زدن فضولی در کار دیگران
peeping Tom <idiom> U کسی که به پنجره دیگران نگاه میکند
poke U سکه زدن فضولی در کار دیگران
sadist U کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
oddball <idiom> U کسی که رفتارش با دیگران فرق میکند
go (someone) one better <idiom> U کاری را بهتراز دیگران انجام دادن
poking U سکه زدن فضولی در کار دیگران
spoilsport U کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
spoilsport U کسی که عیش دیگران را منغص میکند
cool one's heels <idiom> U به علت بی ادبی دیگران منتظر ماندن
spoilsports U کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
To lay one self open to ridicule . U خودراآلت دست ومسخره دیگران قراردادن
spoilsports U کسی که عیش دیگران را منغص میکند
plagiary U سارق اثار ادبی و هنری دیگران
upstaging U توجه دیگران را به خود جلب کردن
upstages U توجه دیگران را به خود جلب کردن
upstaged U توجه دیگران را به خود جلب کردن
pokes U سکه زدن فضولی در کار دیگران
to interject a remark U سخنی را در میان سخن دیگران گفتن
sadistic U کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
to put in a piece of work U بخشی از کار دیگران را انجام دادن
to throw one's lot U با بخت یا سهم دیگران شریک شدن
sadistically U کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
copier U مقلد شیوه دیگران درخط وانشاء
plagiarist U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
pilaster U هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
Recent search history Forum search
1معنی لغت overfit
1 if there's any justice
1Vintage style
1ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
1set the record straight
1چیزی که عوض داره گله نداره
1ICR
1chand sabaei is correct or chand sabahi
1Evolution
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com